سید حسن نصرالله دبیر کل جنبش حزب الله لبنان از زمان آغاز عملیات طوفان الاقصی و جنگ بین اسراییل و گروه حماس، هیچ موضعگیری صریح و سخنرانی نداشته است.
به گزارش فراز، این سکوت 22 روزه مورد سوال بخش بزرگی از ناظران مسایل منطقه قرار دارد و دلایل چندی نیز از سوی ناظران درباره این سکوت مطرح شده است.
به گمان نویسنده، این سکوت نصرالله ناشی از ماهیت جنگ کنونی بین اسراییل و حماس به عنوان یکی از اضلاع محور مقاومت منطقه ای بر ضد محور اسراییل – آمریکا است.
به بیان دیگر، به همان دلیلی که هنوز نمی دانیم راهبرد نظامی اسراییل درباره جنگ با حماس دقیقا چیست؟ و آیا نتانیاهو واقعا قصد انجام یک جنگ فرسایشی و طولانی مدت را دارد و یا اینکه می خواهد با ادعای یک جنگ طولانی اما با کسب یک موقعیت بهتر نظامی در نوار غزه، در میز مذاکره با حماس برای آتش بس و تبادل اسرا بنشیند.
به بیان دیگر ارتش اسراییل پس از شکست راهبردی اخیر در عملیات طوفان الاقصی هم روحیه جنگندگی و اعتماد بنفس خود را به مقدار زیادی از دست داده و هم اینکه با ایجاد ابهام در راهبرد نظامی خود در جنگ غزه نمی خواهد در صورت شکست این راهبرد در تله آبروریزی و از دست دادن بیشتر هیمنه نظامی خود باشد.
به همین خاطر از 2 شب پیش که عملیات نفوذ به غزه آغاز شد، مقامات سیاسی و نظامی اسراییلی عملیات خود را با ابهام آغاز کردند و از اهداف مشخص آن سخنی نراندند، شاید بیشتر به این خاطر که پس از دیدن نحوه واکنش جنبش حماس به نفوذ نظامی آنها، راه فراری برای توجیه داشته و مثلا بگویند هنوز عملیات زمینی گسترده آغاز نشده است و اتفاقا همین طور هم شد.
واقعیت این است که اسراییل در موقعیت بسیار خطیر و دشواری قرار دارد و بنا به دلایل سیاسی دولت نتانیاهو آویختن از یک جنگ فرسایشی طولانی مدت را به عنوان تنها راه نجات موقت خود از کناره گیری و پاسخ به دادگاه می بیند.
از سوی دیگر از بین رفتن حیثیت نظامی و اطلاعاتی و امنیتی اسراییل در پی ضربه سهمگین "طوفان الاقصی" برای ترمیم وجهه و ساکت کردن افکار عمومی اقدامی را می طلبد که البته تاکنون به جز کشتار زنان و کودکان غزه ای با بمباران های هوایی بی امان غزه، ارتش اسراییل نتوانسته دستاورد خاص نظامی در غزه به نمایش بگذارد.
همین پیچیدگی ها در ماهیت و سمت و سوی تحولات جنگ غزه است که سید مقاومت (نصرالله) را به تاکتیک سکوت واداشته است.
جنگ غزه پتانسیل نهفته یک جنگ منطقه ای و حتی جنگی جهانی را درون خود دارد و مادامی که اسراییلی ها مشت خود را باز نکرده و از سیاست ابهام پیروی کنند، سید حسن نصرالله نیز احتمالا به سکوت خود ادامه خواهد داد، چون ورود حزب الله به جنگ و کشودن جبهه شمال علیه اسراییل از نظر بسیاری از ناظران به معنای روشن شدن فیتیله یک جنگ منطقه ای است.
یک دلیل این سکوت نیز این است که حزب الله با سیاست ابهام بر معادلات و محاسبات نظامی اسراییل در ورود زمینی به غزه تاثیر بگذارد.
به نظر می رسد این پیام بازدارنده که البته به صراحت از زبان سید حسن نصرالله بیان نشده، بیشتر با این هدف بوده که تصمیم گیران اسراییلی در زمینه حساب و کتاب های ورود زمینی خود به غزه تنها این باریکه را در نظر نگرفته و پیامدهای اقدامات نظامی خود علیه مردم و مقاومت غزه را در ظرفی بزرگ تر و حتی در سطح منطقه بسنجند و سپس تصمیم بگیرند.
پرواضح است که محور مقاومت خواهان گسترده شدن دایره جنگ نیست و برای این محور پایان یافتن جنگ در همین مرحله یک پیروزی خیره کننده و بی سابقه در برابر اسراییل است.
از سوی دیگر اسراییل بنا به دلایل ژئوپلتیکی و راهبردی اگر بخواهد به ادامه موازنه قوا با حماس تن دهد به این معناست که باید در یک لاک دفاعی تر قرار گرفته و محدودتر از گذشته با یک دشمن بسیار سرسخت در داخل فلسطین اشغالی سرکند و به معادلات موازنه قوا با آن تن دهد؛ همانند همان معادله ای که از زمان شکست در جنگ 33 روزه با حزب الله لبنان در جبهه های شمالی به آن تن داده است و اسراییل خواهان تکرار این سناریو در جبهه های جنوبی هم نیست.
وانگهی هزینه های احتمالی بسیار بالای جانی و مالی و اقتصادی طولانی شدن جنگ غزه برای اسراییل از دیگر عوامل تاثیرگذار بر آینده جنگ در غزه است.
این سکوت تا زمانی است که حزب الله به طور مشخص بتواند درک درستی از اهداف و گام های بعدی اسراییل داشته باشد و متناسب با آن موضع گیری کند، چون هر دو جبهه این نبرد نمی خواهند وارد یک بازی شوند که پیش بینی آینده و نتایج آن از پیش برایشان معلوم نیست و ممکن است هزینه های زیادی برای آنها داشته باشد.
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟